مصاحبه گر : سیدحسین مرتضوی کیاسری ، راوی کتاب : رقیه سراجیان
ناشر : نوج : ستاد کنگره بزرگداشت سرداران و ده هزار شهید استان مازندران، کمیته تدوین و انتشارات, سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، لشکر ٢۵ پیاده کربلا .
موضوع : جنگ ایران و عراق – سرگذشتنامه – بازماندگان – خاطرات .
این کتاب شرح شیرین و پرماجرای زندگانی شهید والامقام، فرمانده سپاه مریوان شهید حبیب الله افتخاریان معروف به ابوعمار است که توسط همسر محترم آن شهید بزرگوار بیان شده و با قلم توانای آقای مرتضوی به زینت طبع آراسته شده است.
بخشی از متن کتاب :
کل گفتگوی امام و حبیب الله پنج دقیقه بیشتر طول نکشید.
الان اگر از عمو علی اکبر هم درباره اولین دیدار امام و حبیب سوال کنید، عیناً مثل نامه ی حبیب جواب شما را می دهد.
امام فرمود: اهل کجایید؟
عرض کردم: بهشهرِ مازندران.
امام فرمود: زن و بچه داری؟
جواب دادم: زن و یک بچه دارم.
فرمود: اسم بچه ات چیست؟
عرض کردم:
عمار صداش می کنیم. توی شناسنامه اسمش مهدی است. ثبت احوال اصفهان اسم عمار را ثبت نمی کرد.
عرض کردم: آقا جان! من دوست دارم سرباز شما باشم. در این موقعیت به درسم ادامه بدهم یا برگردم ایران؟
امام فرمود: …
اولاً سرباز اسلام باش، نه سرباز من. در ثانی، الان در ایران زلزله ای رخ داده. موقع زلزله، حضورتان در ایران مهم تر از درس خواندن در اروپاست….